سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]

دو روز مانده به پایان جهان

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 90/12/25 2:23 صبح

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است.

تقویمش پر شده بود و تنها دو روز , تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود.

پریشان شد و آشفته و عصبانی. نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زود و بد و بیراه گفت. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال به راه انداخت, خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت ,خدا سکوت کرد. به پر و پای فرشته و انسان پیچید, خدا سکوت کرد.کفر گفت و سجاده دور انداخت, خدا سکوت کرد.دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد. خدا سکوتش را شکست و گفت : عزیزم, اما یک روز دیگر هم رفت . تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی. تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لا اقل این یک روز را زندگی کن.

ولی او لا به لای هق هقش گفت : اما با یک روز ................. با یک روز چه کار می توان کرد................

خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند,گویی که هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی یابد, هزار سال هم به کارش نمی آید. و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت:

حالا برو زندگی گن

 

عرفان نظر آهاری

 




کلمات کلیدی :